مهسا مژدهی: واشنگتن عزم خود را جزم کرده تا کارهای نیمه تمام خاورمیانه را تمام کند. یکی از این کارهای نیمه تمام برای ایالات متحده مساله برقراری ارتباط کشورهای عربی با رژیم صهیونیستی است. در بین تمام کشورهای مسلمان و عربی، آشتی میان تلاویو و ریاض آنقدر برای آمریکایی ها ارزش دارد که امتیازات تسلیحاتی و حتی اتمی را به عربستان واگذار کنند. عربستان، بیمی از آنکه برای تامین امنیت خود زیر یوق و چتر آمریکایی ها برود ندارد. او پیش از این هم در تامین امنیتش در خلیح فارس؛ اغلب سراغ امریکایی ها رفته است. اما به دست آوردن امتیازی مانند برخورداری از نیروگاه هسته ای، احتمالا از زاویه نگاه ریاض یک برد بزرگ برای عربستان و شخص بن سلمان است.
در نشر روز با نصرت الله تاجیک درمورد توافق امنیتی میان عربستان و آمریکا به گفتگو نشسته ایم:
نصرت الله تاجیک سفیر پیشین ایران در اردن در گفتگویی با نشر روز درباره توافق احتمالی آمریکا و عربستان گفت: خلیج فارس محیط بسته ایی است که یا همه به امنیت و توسعه میرسند و یا هیچیک نمیرسد! راه کوتاهتر و کم هزینه تر همکاری در این دو مقوله است با یک استراتژی درون منطقه ایی است. اما تلاش عربستان برای انعقاد قرار داد امنیتی با امریکا نشان میدهد سعودیها تلاش دارند معادلات درون منطقه ایی را با عوامل خارج منطقه ایی چون آمریکا یا اسراییل متوازن کنند! اگرچه در زمینه توافق امنیتی آمریکا و عربستان از ماه مارس گذشته مذاکراتی شروع شده ولی هنوز به امضا نرسیده و دو طرف دارند روی جزییات مذاکره می کنند. و در همین هفتمین سفر بلینکن به منطقه نیز از موضوعات مورد بحث دو طرف بوده. اما هم مشکلات زیادی هنوز در پیش رو دارند و هم در صورت انعقاد، ایران آن را با خوشبینی تلقی نمیکند! و اجازه نخواهد داد به راحتی با زد و بندهای درون و بیرون منطقه ایی منزوی شود و یا سیاستها و اهدافش تحت تاثیر قرار بگیرد! البته آمریکا این قرارداد امنیتی را در گرو عادی سازی روابط عربستان و اسراییل قرار داده و عربستان عادی سازی روابط با اسراییل را در گرو قرارداد امنیتی و قبول تشکیل دولت فلسطینی که به راحتی نمیتواند از آن عبور کند، از سوی امریکا میداند که دو هفته پیش در عضویت کامل فلسطین در سازمان ملل مخالفت کرد و حتی بعد از تصویب هفته گذشته در مجمع عمومی نیز در صورت طرح در شورای امنیت احتمالا” آنرا وتو خواهد کرد.
او در ادامه شروط عربستان در مقابل آمریکا را اینطور توصیف می کند: عربستان برای عادی سازی روابطش با اسراییل سه خواسته دارد: قرارداد امنیتی و تقویت دفاع هوایی اش، کمک به احداث تاسیسات فن آوری هسته ای و شناسایی و اجرای روند تاسیس دو دولت در فلسطین. اما اینکه عربستان خواهان حفاظت آمریکا است نشان می دهد که عربستان به مخاطرات موضوع واقف است؛ یعنی می داند که اگر عربستان بخواهد روابطش را با اسراییل عادی سازی کند و به هر دلیلی این کار را بکند، چه از جهت استفاده از امکانات اقتصادی و فن آوری اسراییل و چه استفاده از اسراییل به عنوان عامل متوازن کننده علیه ایران، این روند مورد تحمل ایران نخواهد بود. عربستان و ایران بعد از سال ها تلاش دارند وارد دوران تنش زا نشوند و لذا معتقدم آمریکا نباید اقدامی بکند و توازن ژیوپلیتیکی منطقه با عوامل خارجی مخصوصاً نقش آمریکا که ایران نسبت به آن بی اعتماد است، بهم بخورد و برعکس، باید تلاش شود کشورهای منطقه با هم سازگاری بیشتری داشته باشند تا اینکه آمریکا با فشار بر آنها برای اینکه روابطشان را با اسراییل عادی سازی کنند تلاش می کند این تفاهمات صورت بگیرد. با این حال این تفاهمات آخر کار نیست و اول کار است و تبعاتی نیز دارد و منطقه را بیشتر به آشوب نزدیک می کند و اگر آمریکا خواهان ثبات و امنیت در منطقه است، این گونه اقدامات عامل از بین بردن ثبات و امنیت است.
تاجیک در ادامه می گوید: بعضی معتقدند که سخنان بلینکن مبنی بر اینکه آمریکا و عربستان در حال آماده کردن توافقنامه دفاعی دوجانبه خود هستند، بیشتر با هدف جلب نظر رهبران اسراییلی بوده نه اینکه لزوما” نشان دهنده هرگونه پیروزی قریب الوقوع برای آمریکا باشد. زیرا بخش بزرگی از این توافق از لحاظ سیاسی و استراتژیک مربوط به عادی سازی رابطه عربستان و اسراییل است که بدون آن، بایدن احتمالاً باید عربستان سعودی را متقاعد کند که با واگذاری امتیازات اضافی موافقت کند تا شاید او بتواند با دست پرتر اعضای کنگره را برای تامین خواسته های عربستان با خود همراه سازد. زیرا غنی سازی بومی اورانیوم در عربستان؛ خط قرمز قانونگذاران آمریکایی است و یکی از این امتیازات می تواند محدودیت های گسترده تر بر همکاری امنیتی عربستان و چین و تعهد عربستان برای ادغام نظامی با دیگر شرکای آمریکایی در منطقه باشد. در مجموع از نظر آمریکا این سه با هم مرتبط هستند و هیچ کدام بدون دیگری جلو نمی روند. از سوی دیگر محمد بن سلمان توافق با اسراییل را «بزرگترین توافق تاریخی از زمان جنگ سرد» خوانده و نتانیاهو هم معتقده این توافق اسراییل را قادر می سازد دکترین قدیمی و خطرناک سرزمین در ازای صلح را رها و صلح را در ازای صلح به ارمغان آورد، بدون اینکه اسراییل حتی یک سانتی متر از دست بدهد! چیزی که فلسطینیها آن را نمیپذیرند.
این کارشناس مسایل خاورمیانه راهکارهایی هم دارد و می گوید: اما چه باید کرد؟! اینگونه مسایل باید در گفت وگو، تماس و ارتباطات درون منطقه ایی شکل بگیرد و حل و فصل شود. متاسفانه به دلیل اینکه ارتباطات سازنده نه بین کشورهای منطقه و نه بین ایران و آمریکا چه در زمینه مطالعاتی و چه اجرایی وجود ندارد، هر کشوری براساس منافعش سلسله قراردادهای تسلیحاتی، نظامی، اقتصادی و… با آمریکا منعقد می کند؛ اما واقع امر این است که به آرامش پایدار و قطعی کمکی نمی کند و به همین علت است که منطقه روی خوش نمی بیند و توسعه نمی یابد و هرازگاهی یک مسیله موجب جنگ و خون ریزی می شود. مخصوصاً بعد از جنایاتی که اسراییل در غزه کرده و حکمی که احتمالاً دادگاه کیفری بین المللی در لاهه علیه نتانیاهو و سران ارتش صادر خواهد کرد، از این به بعد عادی سازی رابطه با اسراییل هزینه سنگینی خواهد داشت. و الان هم با اقدامی که تعدادی از کشورهای عربی در همکاری با آمریکا و اسراییل داشتند که پرتابه های ایران را ردیابی و منهدم کنند، خود آنها هم در میان کشورها و مردم شان مسیله دار شده اند. لذا این مسیله باید درس خوبی برای آمریکا باشد که تلاش نکند مسایل را به صورت یک جانبه، آنچه را که فکر می کند اهداف خودش است، پیش ببرد، بلکه باید تلاش کند یک حرکت جمعی درون منطقه ای شکل بگیرد و این حرکت علیه هیچ کشوری نباشد تا کشورها بتوانند با هم در شرایط توازن ژیوپلیتیکی قرار بگیرند و با یکدیگر تعامل سازنده داشته باشند.
این رویه خیلی بهتر جواب می دهد تا اینکه آمریکا به دلیل رویارویی اش با ایران و اینکه ایران سیاست های آمریکا و آمریکا سیاست های ایران را قبول ندارند، شاهد این باشیم که آمریکایی ها تلاش کنند به طور یک جانبه مسایل اسراییل را در منطقه حل و فصل کنند؛ که تجربه نشان داده حل نخواهد شد. و شاید با این ایده که امنیت منطقه را نیز به تدریج به دست اسراییل بدهند که چنین چیزی محقق نخواهد شد و اوضاع منطقه را به ضرر آمریکا و کشورهای آسیب پذیر تخریب و جهت دهی خواهد کرد. عملیات 7 اکتبر دوران ساز است و منطقه به گذشته باز نخواهد گشت. اگر درصدی از همت و حمیت گروههای مقاومت را چند کشور عربی و مخصوصا ثروتمندهای این منطقه داشتند اسراییل نمیتوانست این جنایت را در غزه انجام دهد. کافی بود با یک تصمیم منطقه ایی از سوی عربستان، امارات و اردن فشاری که انصارالله بر اسراییل برای رسیدن غذا و دارو به مردم غزه وارد اورد، تکمیل می شدتا اسراییل زودتر مجبور به پذیرش آتش بس میشد و اوضاع به این سطح از تنش و خونریزی نمیرسید.
تاجیک با بیان این که از این منظر است که گفت وگوی ایران و آمریکا حداقل در قدم اول برای کاهش آلام مردم غزه و سپس مزاحمت کمتر برای یکدیگر و در مراحل تکمیلی بهم نخوردن چهره ژیوپلیتیکی منطقه به ضرر ایران ضرورت دارد گفت: ایران تنها کشوری بوده که پهپاد آمریکایی را که به طور غیرقانونی بر فراز آب های سرزمینی اش پرواز می کرده، سرنگون کرد! تنها کشوری بوده که در ازای حمله اسراییل به ساختمان کنسولگری اش در دمشق، به اسراییل در حجم وسیع حمله موشکی و پهپادی کرده است. این اعتمادبه نفس نظامی باید در بخش سیاسی هم انعکاس داشته باشد. آمریکا در موقعیتی نیست که از ایران بخواهد از او تبعیت کند! همانگونه که «مرکز مطالعات بین المللی و استراتژیک» (CSIS) در مورد ارزیابی وضعیت حضور نظامی آمریکا در خاورمیانه گزارش و تاکید کرده آمریکا قصد ترک منطقه را ندارد، یک شمای واقع بینانه از حضور آمریکا در منطقه با آسیب پذیریهایش است. درست است که آمریکا حضور پررنگی در منطقه دارد اما به همان میزان مشکلات و آسیب پذیری هایی هم دارد! یکی از اصلی ترین چالش ها برای آمریکا همین الان و در صورت خروج از منطقه، گسترش نفوذ روسیه و چین و افزایش قدرت بازیگری ایران است.
او ادامه داد: اگرچه آمریکا تاکنون به طور نامعقول نقش و قدرت منطقه ای ایران را به رسمیت نشناخته اما این شناسایی هم بدون مذاکره ایران و آمریکا اتفاق نمی افتد. ایران با موقعیت ژیوپلیتیکی و ظرفیت های ژیواستراتژیک و توانمندی های سخت و بعضاً نرم افزاری، یک بازیگر منطقه ای و جهانی است. این نیازمند اعتمادبه نفس بیشتر در تعامل، رویارویی و مذاکره با ذینفعان خارجی و داخلی منطقه است. آنچه خروجی این مذاکرات می تواند باشد، رفتار مسیولانه ایران در برقراری ثبات و آرامش منطقه و عدم تلاش آمریکا برای تحت تاثیر قرار دادن منافع ایران است! اگر این روند شکل بگیرد، که نیاز به یک بحث عمومی در جامعه، رسانه ها و دانشگاه دارد، آن گفتمان غالب مورد نیاز منطقه ای برای حل مشکلات بین کشورها راحت تر و سریع تر شکل می گیرد که باید در فرصت دیگری به آن پرداخت. درست است که از منظر نظری امنیت خریدنی نیست اما صرف بیان این جمله درست، بدون توجه به زمینه های آن کارساز نیست! بلکه باید دید چرا کشورها دنبال خرید امنیت هستند.
نصرت الله تاجیک در پایان گفت: غیبت ایران از روند مصالحه سیاسی با ذینفعان داخلی و خارجی خلیج فارس از ایران یک لولو می سازد. آمریکا کشوری پیچیده است و با سوءاستفاده از توانمندی هایش مزاحم کشورها میشود و با توجه به مناسبات غیرعادلانه روابط بین الملل، ایران حتی اگر این مناسبات را برنمی تابد و یا در صدد به هم زدن هنجارهای موجود است، این از راه یارگیری و سازوکار موجود بهتر میسر است تا سر شاخ شدن با آمریکا ! به اضافه اینکه ما اقتصاد آسیب پذیری داریم و این وضعیت بین ایران و آمریکا باعث سوءاستفاده رقبای منطقه ای ایران شده و تبعات امنیت ملی و کاهش بیشتر انسجام ملی را به دنبال دارد و به نوبه خود اجرای برنامه های داخلی و خارجی دولت ها را غیرممکن می سازد! مجموعه توانمندی ها و آسیب پذیری های ایران حکم می کند در سیاست خارجی رویکرد توازن رابطه با غرب و شرق را دنبال کند و برای تامین منافع و مصالح ملی فاصله اش را از دو طرف به یک میزان تنظیم کند و در گرداب بازی قدرت ها هم نیفتد! انشاالله.
311312
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "آمریکا با توافق اسراییل ـ عربستان منطقه را به آشوب می کشد/ این روند مورد تحمل ایران نیست" هستید؟ با کلیک بر روی بین الملل، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "آمریکا با توافق اسراییل ـ عربستان منطقه را به آشوب می کشد/ این روند مورد تحمل ایران نیست"، کلیک کنید.