استرداد درخواست چیست؟ | معنی و مفهوم جامع آن

استرداد درخواست یعنی چه؟ راهنمای جامع پس گرفتن دادخواست و دعوا در دادگاه

استرداد درخواست، یعنی خواهان بنا به دلایلی، از ادامه پیگیری دعوای حقوقی که خود آغاز کرده، منصرف شده و تصمیم به پس گرفتن آن می گیرد. این اقدام که حق قانونی خواهان است، شرایط و آثار حقوقی متفاوتی دارد که در مراحل مختلف دادرسی، سرنوشت پرونده را به گونه ای خاص رقم می زند.

استرداد درخواست چیست؟ | معنی و مفهوم جامع آن

در نظام حقوقی هر جامعه ای، مسیر رسیدگی به دعاوی حقوقی، فراز و نشیب های فراوانی دارد. ممکن است کسی با دغدغه ای حقوقی، به امید احقاق حق خود، گام در راه دادگستری بگذارد و با تنظیم دادخواست، شعله ی یک دعوا را روشن کند. اما این مسیر همیشه تا انتها طی نمی شود. گاهی پیش می آید که خواهان، در میانه راه یا حتی در ابتدای مسیر، به دلایلی که برای او منطقی و ضروری به نظر می رسد، از ادامه دعوا منصرف می شود و به اصطلاح، تصمیم می گیرد «درخواست» خود را پس بگیرد. این عمل حقوقی که از آن با عنوان «استرداد درخواست» یاد می شود، یکی از مهم ترین حقوق خواهان در دادرسی مدنی است و به او این امکان را می دهد که با توجه به شرایط جدید، مسیر پرونده خود را تغییر دهد. درک صحیح از چیستی، زمان، شرایط و آثار این استرداد، می تواند از سردرگمی ها و پیامدهای ناخواسته جلوگیری کند و به خواهان در اتخاذ بهترین تصمیم یاری رساند. با ما همراه شوید تا در پیچ وخم های مفهوم استرداد دادخواست و استرداد دعوا گشت و گذاری دقیق و روشن داشته باشیم و پرده از اسرار ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی برداریم؛ جایی که سرنوشت بسیاری از دعاوی حقوقی رقم می خورد.

درک مفاهیم پایه: دادخواست و دعوا

پیش از آنکه به عمق معنای استرداد درخواست بپردازیم، لازم است دو مفهوم کلیدی و بنیادین را روشن کنیم: دادخواست و دعوا. این دو واژه، گرچه در نگاه اول ممکن است شبیه به هم به نظر آیند، اما در بطن خود، تفاوت های اساسی و ماهوی دارند که درک آن ها برای فهم استرداد درخواست ضروری است.

دادخواست چیست؟ نقطه آغاز یک مسیر حقوقی

دادخواست را می توان «اولین گام رسمی و مکتوب» برای آغاز یک دعوای حقوقی دانست. در واقع، آن برگه هایی است که شخص متضرر یا همان خواهان، با نگارش و تقدیم آن ها به دادگاه، به طور رسمی تقاضای رسیدگی و احقاق حق خود را مطرح می کند. این تقاضا در برگیرنده جزئیات خواسته، دلایل و مدارک موجود و مشخصات طرفین دعوا است. تقدیم دادخواست، به مثابه روشن کردن موتور یک کشتی برای آغاز سفر است؛ سفری که قرار است به بندرگاه عدالت برسد.

مطابق ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی، «هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند، مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی آنان، رسیدگی به دعوا را برابر قانون، درخواست نموده باشند.» و ماده ۴۸ همین قانون تاکید دارد: «شروع رسیدگی در دادگاه، مستلزم تقدیم دادخواست می باشد.»

این مواد به وضوح نشان می دهند که دادخواست، ابزاری حقوقی است که تنها در دعاوی مدنی و حقوقی کاربرد دارد و آن را از شکوائیه که برای طرح دعاوی کیفری مورد استفاده قرار می گیرد، متمایز می سازد. بدون تقدیم یک دادخواست صحیح و کامل، هیچ دادگاهی صلاحیت ورود به یک پرونده حقوقی و صدور رای در خصوص آن را نخواهد داشت.

دعوا چیست؟ فراتر از یک برگ کاغذ

در مقابل دادخواست که یک سند و ابزار شروع است، دعوا مفهومی گسترده تر و جامع تر دارد. دعوا، به معنای «مجموعه اقدامات قضایی و مراحل رسیدگی» است که پس از تقدیم دادخواست و تا زمان صدور رای قطعی، در دادگاه جریان پیدا می کند. اگر دادخواست را کلید ورود به یک مسیر حقوقی بدانیم، دعوا خود آن مسیر پرپیچ وخم است که شامل جلسات دادرسی، تبادل لوایح، دفاعیات طرفین، کارشناسی و سایر مراحل قانونی می شود. به عبارت دیگر، دعوا یک فرآیند زنده و پویاست که از لحظه ثبت دادخواست آغاز شده و تا پایان دادرسی ادامه می یابد.

این تمایز بنیادین میان دادخواست (سند آغازین) و دعوا (فرآیند رسیدگی)، در بحث استرداد درخواست اهمیت فراوانی پیدا می کند، چرا که نوع استرداد و آثار حقوقی مترتب بر آن، به این بستگی دارد که خواهان در کدام مرحله از این سفر حقوقی، تصمیم به انصراف گرفته است.

استرداد درخواست: تمایز میان دادخواست و دعوا و آثار کلیدی آن

زمانی که خواهان از ادامه دعوای خود منصرف می شود، عبارت «استرداد درخواست» به میان می آید. اما این استرداد، بسته به مرحله ای که در آن قرار داریم، به دو شکل متفاوت و با آثار حقوقی مجزا ظاهر می شود: استرداد دادخواست و استرداد دعوا. این تمایز، ستون فقرات ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی را تشکیل می دهد و درک آن، برای هر فردی که با مسائل حقوقی درگیر است، حیاتی خواهد بود.

استرداد دادخواست: گامی پیش از جدال اصلی

استرداد دادخواست به حالتی اشاره دارد که خواهان، تصمیم به پس گرفتن درخواست خود را در «اوایل ترین مرحله دادرسی» می گیرد. به بیان دقیق تر، این اقدام زمانی صورت می پذیرد که دادخواست هنوز به مرحله رسیدگی جدی و تبادل لوایح و دفاعیات خوانده نرسیده است. فرض کنید دادخواستی تقدیم شده و هنوز اولین جلسه دادرسی تشکیل نشده، یا حتی اگر تشکیل شده، خواهان پیش از هرگونه اظهار نظر یا دفاعی، از قصد خود مبنی بر استرداد سخن می گوید. در این مرحله، خواهان می تواند بدون نیاز به رضایت خوانده، دادخواست خود را مسترد کند.

با استرداد دادخواست، اثر حقوقی مشخصی به نام «قرار ابطال دادخواست» صادر می شود. این قرار به این معناست که گویی اصلاً دادخواستی تقدیم نشده و آن درخواست، «کان لم یکن» تلقی می گردد. مهم ترین پیامد این قرار آن است که ابطال دادخواست، اعتبار امر مختومه ندارد؛ یعنی خواهان می تواند در آینده، با توجه به شرایط جدید یا رفع نواقص، همان دعوا را مجدداً با تقدیم دادخواستی دیگر، مطرح کند. این فرصت دوباره، برای خواهان بسیار ارزشمند است، زیرا به او امکان می دهد بدون از دست دادن حق طرح دعوا، از بار یک دادرسی ناتمام رها شود و با آمادگی بیشتر یا در شرایط مناسب تر، دوباره به دادگاه رجوع کند.

استرداد دعوا: عدول از خواسته در میانه راه

استرداد دعوا، در مقابل استرداد دادخواست، به حالتی اطلاق می شود که خواهان «در طول جریان دادرسی» و پس از طی شدن مراحل اولیه، از ادامه دعوا منصرف می گردد. این مرحله، زمانی است که خوانده نیز درگیر پرونده شده، دفاعیاتی مطرح کرده و دادرسی، شکل جدی تری به خود گرفته است. در این حالت، «پس گرفتن دعوا» از سوی خواهان، پیامدهای متفاوتی نسبت به استرداد دادخواست دارد و قانونگذار با توجه به میزان پیشرفت پرونده، شرایط و آثار خاصی را برای آن در نظر گرفته است.

تمایز اصلی در اینجاست که در استرداد دعوا، دادگاه بسته به زمان استرداد، دو نوع قرار متفاوت صادر می کند: «قرار رد دعوا» یا «قرار سقوط دعوا». هر یک از این قرارها، آثار حقوقی بسیار مهمی بر حق خواهان برای طرح مجدد همان دعوا دارند که در ادامه، با جزئیات بیشتری به آن ها خواهیم پرداخت. درک این تفاوت ها حیاتی است، چرا که انتخاب زمان و نوع استرداد، می تواند سرنوشت حقوقی یک فرد را به کلی دگرگون سازد.

ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی: راهنمای استرداد در مراحل مختلف

ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، قلب تپنده مبحث استرداد درخواست در حقوق ایران است. این ماده به روشنی سه وضعیت متفاوت برای استرداد را بیان می کند که هر یک، مهلت، شرایط و مهم تر از همه، آثار حقوقی خاص خود را دارند. با دقت در بندهای این ماده، می توانیم به درکی جامع از چگونگی پس گرفتن یک درخواست حقوقی دست یابیم.

الف) استرداد دادخواست: مهلت آغازین و آزادی عمل خواهان

بند «الف» این ماده به صراحت بیان می دارد: «خواهان می تواند تا اولین جلسه دادرسی، دادخواست خود را مسترد کند. در این صورت دادگاه قرار ابطال دادخواست صادر می نماید.»

  • مهلت: این نوع استرداد، فرصتی طلایی است که خواهان تا پایان اولین جلسه دادرسی و پیش از هرگونه اظهارنظر یا دفاع ماهوی در آن جلسه، در اختیار دارد. اگر خواهان در اولین جلسه دادرسی حاضر شود و پیش از آنکه شروع به دفاع از خواسته خود کند یا هر اقدام دیگری انجام دهد، اعلام به استرداد دادخواست نماید، این بند شامل حال او می شود.
  • شرایط: تنها شرط این استرداد، اراده و خواست خواهان است. او می تواند این اراده را به صورت کتبی (با تقدیم لایحه) یا شفاهی (در صورتجلسه دادگاه) ابراز کند. رضایت خوانده در این مرحله ابداً لازم نیست.
  • نتیجه: دادگاه در پی این اقدام، «قرار ابطال دادخواست» را صادر می کند. این قرار، همانطور که پیشتر نیز اشاره شد، به معنای بی اثر شدن دادخواست است، گویی که هرگز تقدیم نشده بوده.
  • امکان طرح مجدد دعوا: خبر خوب اینجاست که پس از صدور قرار ابطال دادخواست، خواهان بله می تواند همان دعوا را مجدداً و در فرصتی دیگر، با تقدیم دادخواستی جدید، مطرح کند. این قرار اعتبار امر مختومه را ندارد و فرصتی دوباره به خواهان می بخشد تا با آمادگی بیشتر یا پس از رفع موانع، حق خود را پیگیری نماید.

ب) استرداد دعوا: فرصت در طول دادرسی

بند «ب» ماده ۱۰۷ می گوید: «خواهان می تواند مادامی که دادرسی تمام نشده دعوای خود را استرداد کند. در این صورت دادگاه قرار رد دعوا صادر می نماید.»

  • مهلت: این فرصت پس از پایان اولین جلسه دادرسی آغاز شده و تا قبل از صدور رای قطعی و ختم دادرسی ادامه می یابد. به عبارت دیگر، تا زمانی که دادگاه هنوز وارد مرحله صدور حکم نشده و پرونده در جریان رسیدگی است، خواهان می تواند از این حق استفاده کند.
  • شرایط: همانند بند الف، در این مرحله نیز صرف اراده خواهان (کتبی یا شفاهی) برای استرداد دعوا کافی است و نیاز به کسب رضایت خوانده وجود ندارد.
  • نتیجه: در صورت استرداد دعوا تحت این بند، دادگاه «قرار رد دعوا» را صادر خواهد کرد.
  • امکان طرح مجدد دعوا: نکته مهم این است که «قرار رد دعوا» نیز مانند «قرار ابطال دادخواست»، اعتبار امر مختومه را ندارد. بنابراین، خواهان بله می تواند همان دعوا را مجدداً در آینده، با تقدیم دادخواستی دیگر، مطرح کند. اما تفاوت اصلی با بند الف در این است که این استرداد در مراحل پیشرفته تر دادرسی اتفاق می افتد.

ج) استرداد دعوا: تصمیم نهایی با آثار قطعی

بند «ج» این ماده، جدی ترین نوع استرداد را معرفی می کند: «استرداد دعوا پس از ختم مذاکرات اصحاب دعوا در موردی ممکن است که یا خوانده راضی باشد و یا خواهان از دعوای خود به کلی صرف نظر کند. در این صورت دادگاه قرار سقوط دعوا صادر خواهد کرد.»

  • مهلت: این مرحله زمانی است که دادرسی به پایان رسیده، مذاکرات بین طرفین ختم شده و پرونده آماده صدور رای است، اما هنوز رأی صادر نشده است.
  • شرایط: در این مرحله، شرایط استرداد سخت گیرانه تر می شود و به دو حالت تقسیم می شود:
    1. با رضایت خوانده: اگر خواهان قصد استرداد داشته باشد، باید رضایت خوانده را نیز جلب کند. این رضایت می تواند کتبی یا شفاهی در دادگاه باشد.
    2. صرف نظر کلی خواهان: اگر خوانده راضی نباشد، خواهان تنها در صورتی می تواند دعوای خود را مسترد کند که «به کلی از دعوای خود صرف نظر نماید». این عبارت به معنای انصراف دائمی و بی بازگشت از آن حق است.
  • نتیجه: در هر دو حالت فوق، دادگاه «قرار سقوط دعوا» را صادر می کند.
  • امکان طرح مجدد دعوا: اینجاست که سرنوشت دعوا تغییر می کند. پس از صدور قرار سقوط دعوا، خواهان خیر نمی تواند مجدداً همان دعوا را علیه همان خوانده و به همان سبب طرح کند. «قرار سقوط دعوا» اعتبار امر مختومه را دارد و به معنای از دست دادن دائمی حق طرح آن دعواست. این موضوع، بند «ج» را به مهم ترین و حساس ترین نوع استرداد تبدیل می کند که تصمیم گیری در مورد آن نیازمند بررسی دقیق و مشاوره حقوقی است.

برای روشن شدن هر چه بیشتر، می توانیم تفاوت های این سه بند را در یک جدول خلاصه کنیم:

نوع استرداد ماده قانونی زمان استرداد نیاز به رضایت خوانده قرار صادره توسط دادگاه امکان طرح مجدد دعوا
استرداد دادخواست ماده ۱۰۷، بند الف تا پایان اولین جلسه دادرسی (قبل از اظهار ماهوی) خیر قرار ابطال دادخواست بله
استرداد دعوا (حالت اول) ماده ۱۰۷، بند ب پس از اولین جلسه دادرسی و تا قبل از ختم دادرسی خیر قرار رد دعوا بله
استرداد دعوا (حالت دوم) ماده ۱۰۷، بند ج پس از ختم مذاکرات و پیش از صدور رأی بله (مگر اینکه خواهان کلاً صرف نظر کند) قرار سقوط دعوا خیر

گام های عملی برای استرداد دادخواست یا دعوا

وقتی خواهان تصمیم به استرداد درخواست خود می گیرد، باید این اراده را به شکل قانونی به دادگاه اعلام کند. این فرآیند می تواند به صورت کتبی یا شفاهی انجام شود که هر کدام، مراحل خاص خود را دارند. درک این گام های عملی، به خواهان کمک می کند تا با اطمینان و دقت بیشتری اقدام نماید.

روش کتبی: تنظیم لایحه و ثبت از طریق دفاتر خدمات قضایی

شایع ترین و رسمی ترین روش برای اعلام استرداد، تنظیم یک لایحه استرداد و تقدیم آن به دادگاه است. این روش، به ویژه زمانی که خواهان نمی تواند یا نمی خواهد در جلسه دادرسی حضور یابد، بسیار کاربردی است. لایحه استرداد، باید حاوی اطلاعاتی دقیق و مشخص باشد:

  • مشخصات کامل خواهان و خوانده: نام، نام خانوادگی، کد ملی و سایر اطلاعات هویتی.
  • شماره پرونده و شماره بایگانی: این اطلاعات برای شناسایی دقیق پرونده در دادگاه ضروری است.
  • موضوع اصلی دعوا: خلاصه ای از آنچه خواهان در ابتدا مطالبه کرده بود.
  • ارجاع به ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی: باید به صراحت ذکر شود که استرداد بر اساس کدام بند (الف، ب یا ج) از ماده ۱۰۷ صورت می گیرد و علت آن چیست.
  • درخواست نهایی: به روشنی از دادگاه درخواست صدور «قرار ابطال دادخواست»، «قرار رد دعوا» یا «قرار سقوط دعوا» شود.

پس از نگارش لایحه، خواهان باید آن را از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی به شعبه مربوطه دادگاه ارسال کند. ثبت لایحه در این دفاتر، سابقه رسمی ایجاد می کند و از نظر قانونی معتبر است. اهمیت نگارش دقیق و کامل لایحه در اینجاست که هیچ ابهامی برای دادگاه باقی نماند و تصمیم گیری بر اساس خواست واقعی خواهان صورت گیرد.

روش شفاهی: اعلام در جلسه دادگاه

گاهی اوقات، خواهان ترجیح می دهد که اراده خود را مبنی بر استرداد، به صورت شفاهی و در حضور قاضی و طرفین دعوا در جلسه دادرسی اعلام کند. این روش، به ویژه زمانی که تصمیم به استرداد در آخرین لحظات یا پس از بررسی های نهایی در جلسه دادگاه گرفته می شود، می تواند کارآمد باشد. برای انجام این کار:

  • خواهان (یا وکیل او) باید در جلسه دادرسی حاضر شده و به صراحت و وضوح، قصد خود را برای استرداد دادخواست یا دعوا اعلام کند.
  • بسیار مهم است که این اعلام، به دقت در صورتجلسه دادگاه ثبت شود. صورتجلسه، سندی رسمی است که وقایع جلسه را منعکس می کند و هرگونه اظهار نظری در آن باید به طور کامل و بدون ابهام ذکر گردد.
  • خواهان باید دقت کند که اعلام شفاهی او نیز باید اشاره ای به بند مربوطه از ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی داشته باشد تا دادگاه بتواند قرار مناسب را صادر کند.

با این حال، به دلیل اهمیت و دقت مورد نیاز در مسائل حقوقی، بسیاری از حقوقدانان توصیه می کنند که حتی پس از اعلام شفاهی در جلسه، یک لایحه کتبی نیز جهت تاکید و تکمیل فرآیند، تقدیم شود.

نقش وکیل در فرآیند استرداد: اختیارات قانونی

سوال مهمی که مطرح می شود این است که آیا وکیل نیز می تواند به نمایندگی از خواهان، نسبت به استرداد درخواست اقدام کند؟ پاسخ این است که بله، اما با یک شرط مهم.

بر اساس ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، وکیل دادگستری برای انجام برخی اقدامات حساس در پرونده، نیاز به تصریح این اختیار در وکالت نامه خود دارد. استرداد دادخواست یا دعوا از جمله این اقدامات است. بنابراین، اگر خواهان قصد دارد که وکیلش این اختیار را داشته باشد، باید در هنگام تنظیم وکالت نامه، این موضوع را به وضوح در آن ذکر کند. در غیر این صورت، وکیل بدون داشتن مجوز صریح، نمی تواند دعوا را مسترد نماید و برای این کار، لازم است خواهان شخصاً اقدام کند یا وکالت نامه جدیدی با ذکر این اختیار تنظیم شود.

حضور وکیل در فرآیند استرداد می تواند بسیار مفید باشد، زیرا او با آگاهی کامل از جزئیات حقوقی و پیامدهای هر نوع استرداد، بهترین راهکار را به خواهان پیشنهاد می دهد و اطمینان حاصل می کند که هیچ خطایی در روند قانونی رخ ندهد.

نکات حقوقی مهم و ابهامات رایج درباره استرداد

استرداد درخواست، مانند هر موضوع حقوقی دیگری، ظرافت ها و جزئیات خاص خود را دارد که عدم توجه به آن ها می تواند به زیان خواهان تمام شود. در ادامه به برخی از نکات مهم و سوالات پرتکرار در این خصوص می پردازیم تا تصویری کامل تر از این حق قانونی به دست آوریم.

تفاوت استرداد در دعاوی حقوقی و کیفری

نکته ای که باید به آن توجه داشت این است که مفهوم «استرداد درخواست» یا «استرداد دعوا»، عمدتاً در دعاوی حقوقی و مدنی کاربرد دارد و در دعاوی کیفری به معنای مصطلح خود وجود ندارد. در پرونده های کیفری، آنچه شاکی می تواند انجام دهد، «گذشت از شکوائیه» یا «گذشت از شکایت» است. گذشت شاکی در برخی جرایم (جرایم قابل گذشت) می تواند منجر به توقف تعقیب و رسیدگی کیفری شود و پرونده را مختومه کند. همچنین، در قانون آیین دادرسی کیفری، مواردی مانند «قرار ترک تعقیب» نیز پیش بینی شده که آثاری مشابه استرداد در دعاوی حقوقی دارد، اما ماهیت و شرایط آن با استرداد درخواست حقوقی متفاوت است.

استرداد در مراحل تجدید نظر و فرجام: پیچیدگی های قانونی

یکی از سوالات پرتکرار این است که آیا امکان استرداد دادخواست در مراحل بالاتر دادرسی، یعنی تجدیدنظر و فرجام، نیز وجود دارد؟

  • استرداد دادخواست تجدیدنظر: قانون آیین دادرسی مدنی، صراحتاً ماده ای مشابه ماده ۱۰۷ برای استرداد دادخواست تجدیدنظرخواهی پیش بینی نکرده است. با این حال، رویه قضایی و دکترین حقوقی بر این باورند که اصول کلی دادرسی اجازه می دهد که تجدیدنظرخواه نیز قبل از ورود دادگاه به ماهیت پرونده (مثلاً قبل از اولین جلسه رسیدگی دادگاه تجدیدنظر)، بتواند دادخواست تجدیدنظر خود را مسترد کند. در این صورت، دادگاه تجدیدنظر قرار رد دادخواست تجدیدنظر را صادر می کند و رای بدوی به قوت خود باقی می ماند.
  • استرداد دادخواست فرجام خواهی: در خصوص فرجام خواهی، ماده ۴۱۵ قانون آیین دادرسی مدنی به طور ضمنی به امکان استرداد اشاره دارد. این ماده مقرر می دارد: «اگر فرجام خواه، دادخواست فرجامی خود را مسترد نماید یا دادخواست او رد شود، حق درخواست فرجام تبعی از وی ساقط خواهد شد.» این عبارت نشان می دهد که استرداد دادخواست فرجامی امکان پذیر است و آثار خاص خود را دارد.

سرنوشت هزینه دادرسی پس از استرداد

یکی از دغدغه های اصلی خواهان ها پس از استرداد، وضعیت هزینه های دادرسی است. باید دانست که بر اساس اصول حقوقی، با استرداد دادخواست یا دعوا، هزینه های دادرسی که قبلاً پرداخت شده اند، به خواهان مسترد نخواهند شد. دلیل این امر آن است که صرف تقدیم دادخواست و آغاز فرآیند دادرسی، هزینه هایی را برای سیستم قضایی ایجاد می کند که حتی با انصراف خواهان نیز این هزینه ها پوشش داده نمی شوند. بنابراین، خواهان باید این نکته را در تصمیم گیری خود برای استرداد مدنظر قرار دهد.

استرداد جزئی یا کاهش خواسته: انعطاف در مطالبه

آیا خواهان می تواند تنها بخشی از خواسته خود را مسترد کند؟ بله، قانون چنین انعطافی را به خواهان داده است. خواهان می تواند به جای استرداد کل دادخواست یا دعوا، تصمیم به «کاهش خواسته» یا «استرداد جزئی» بگیرد. این به این معناست که او تنها از قسمتی از مطالبه خود چشم پوشی می کند و برای باقی مانده خواسته، همچنان مصر است. این اقدام، معمولاً در جریان دادرسی و با تقدیم یک لایحه صورت می گیرد و دادگاه بر اساس خواسته جدید، رسیدگی خود را ادامه می دهد. این امکان، به خواهان اجازه می دهد که با توجه به شواهد جدید یا مذاکرات سازش، خواسته خود را اصلاح کند.

مثال های کاربردی: چرا یک خواهان ممکن است درخواست خود را مسترد کند؟

دلایل متعددی می تواند خواهان را به سمت استرداد درخواست سوق دهد. برخی از رایج ترین این دلایل عبارتند از:

  • سازش و توافق با خوانده: ممکن است طرفین خارج از دادگاه به توافق برسند و خواهان دیگر نیازی به ادامه دادرسی نبیند.
  • کشف مدارک جدید: خواهان پس از طرح دعوا، متوجه شود که مدارک لازم برای اثبات ادعایش کافی نیست یا مدارک جدیدی کشف کند که نشان دهنده ضعف دعواست.
  • نقص در دادخواست یا روند دادرسی: خواهان متوجه نقص شکلی در دادخواست یا مشکلاتی در روند ابلاغ ها شود که می تواند به رد دعوای او منجر گردد. در این صورت، استرداد دادخواست (بند الف) به او فرصت می دهد تا با رفع نواقص، مجدداً دعوا را طرح کند.
  • تغییر شرایط شخصی یا مالی: گاهی شرایط زندگی یا وضعیت مالی خواهان تغییر می کند و ادامه پیگیری دعوا برای او مقدور نیست.
  • شناسایی ذی نفعان جدید: ممکن است خواهان متوجه شود که افراد دیگری نیز در دعوا ذی نفع هستند و ترجیح دهد دعوا را با حضور همه ذی نفعان به شکلی جامع تر مطرح کند.

تمایز میان ابطال، رد و سقوط دعوا: واژگانی با بار حقوقی سنگین

در نهایت، برای جمع بندی مباحث مربوط به آثار حقوقی استرداد، لازم است تفاوت های سه قرار کلیدی «ابطال دادخواست»، «رد دعوا» و «سقوط دعوا» را به روشنی درک کنیم:

  • قرار ابطال دادخواست: زمانی صادر می شود که استرداد در مراحل اولیه (تا پایان اولین جلسه) صورت گیرد. این قرار، دادخواست را بی اثر می کند و امکان طرح مجدد دعوا وجود دارد.
  • قرار رد دعوا: زمانی صادر می شود که استرداد در طول دادرسی (پس از اولین جلسه و تا قبل از ختم آن) انجام شود. این قرار نیز به خواهان امکان طرح مجدد دعوا را می دهد.
  • قرار سقوط دعوا: جدی ترین قرار است که پس از ختم مذاکرات و پیش از صدور رای، و با یکی از دو شرط (رضایت خوانده یا صرف نظر کلی خواهان) صادر می شود. این قرار به معنای از دست دادن دائمی حق طرح دعواست و امکان طرح مجدد دعوا وجود ندارد.

این تفاوت ها، تاکید می کند که هر گام در مسیر دادرسی، باید با آگاهی و بصیرت کامل برداشته شود. مشورت با یک وکیل متخصص، می تواند همچون قطب نمایی در این مسیر پیچیده، راهنما و چراغ راه خواهان باشد.

نمونه لایحه استرداد دادخواست و دعوا

برای سهولت کار و ارائه یک الگوی عملی، در ادامه دو نمونه لایحه برای استرداد دادخواست و استرداد دعوا ارائه می شود. این نمونه ها قابل ویرایش و شخصی سازی هستند و می توانند راهنمای خوبی برای تنظیم درخواست شما باشند. لازم به ذکر است که برای دسترسی به فایل قابل دانلود این لوایح، می توانید به بخش مربوطه در وب سایت ما مراجعه نمایید.

نمونه لایحه استرداد دادخواست (پیش از اولین جلسه دادرسی – بند الف ماده ۱۰۷)


بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]

با سلام و احترام؛

موضوع: لایحه استرداد دادخواست

احتراماً به استحضار عالی می رساند اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان] فرزند [نام پدر] به شماره ملی [شماره ملی]، خواهان پرونده شماره [شماره پرونده کلاسه] و شماره بایگانی شعبه [شماره بایگانی] با موضوع [موضوع خواسته اولیه، مثال: مطالبه وجه / الزام به تنظیم سند رسمی] مطروحه در آن شعبه محترم می باشم.

نظر به اینکه مطابق ابلاغیه شماره [شماره ابلاغیه]، تاریخ اولین جلسه رسیدگی برای [تاریخ اولین جلسه دادرسی] تعیین گردیده است و اینجانب تا این لحظه هیچ گونه اظهار یا دفاع ماهوی در پرونده نداشته ام، و با عنایت به تغییر شرایط [اختیاری: توضیح مختصر علت استرداد، مثلاً: و توافق حاصل شده با خوانده / نیاز به بررسی مجدد دلایل و مدارک]، بدین وسیله و با استناد به بند الف ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اراده خود را مبنی بر استرداد کامل دادخواست تقدیمی اعلام می دارم.

لذا از محضر محترم دادگاه تقاضا دارم دستور فرمایید نسبت به صدور قرار ابطال دادخواست اقدام مقتضی مبذول فرمایند.

با تشکر و احترام فراوان
[نام و نام خانوادگی خواهان / وکیل خواهان]
[امضا]
[تاریخ]

نمونه لایحه استرداد دعوا (پس از اولین جلسه دادرسی – بند ب یا ج ماده ۱۰۷)


بسمه تعالی

ریاست محترم شعبه [شماره شعبه] دادگاه عمومی حقوقی [نام شهرستان]

با سلام و احترام؛

موضوع: لایحه استرداد دعوا

احتراماً به استحضار عالی می رساند اینجانب [نام و نام خانوادگی خواهان] فرزند [نام پدر] به شماره ملی [شماره ملی]، خواهان پرونده شماره [شماره پرونده کلاسه] و شماره بایگانی شعبه [شماره بایگانی] با موضوع [موضوع خواسته اولیه، مثال: مطالبه وجه / الزام به تنظیم سند رسمی] مطروحه در آن شعبه محترم می باشم.

با توجه به شرایط پرونده، لطفاً یکی از بندهای زیر را انتخاب و سایر بندها را حذف کنید:

الف) (برای استرداد بر اساس بند ب ماده ۱۰۷):
نظر به اینکه دادرسی پرونده در جریان می باشد و هنوز به مرحله ختم رسیدگی نرسیده است [اختیاری: و با توجه به دلایل و مدارک جدیدی که در طول دادرسی حاصل شده / انصراف از ادامه پیگیری دعوا]، بدین وسیله و با استناد به بند ب ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اراده خود را مبنی بر استرداد کامل دعوای تقدیمی اعلام می دارم.

ب) (برای استرداد بر اساس بند ج ماده ۱۰۷ – با رضایت خوانده):
نظر به اینکه مذاکرات اصحاب دعوا در تاریخ [تاریخ ختم مذاکرات] خاتمه یافته است و پیش از صدور رأی، [اختیاری: با خوانده محترم پرونده آقای/خانم (نام خوانده) به توافق رسیده ایم / نیازی به ادامه رسیدگی نمی بینیم] و خوانده محترم نیز با استرداد دعوا موافقت خویش را [به صورت کتبی / شفاهی در دادگاه] اعلام داشته اند، بدین وسیله و با استناد به بند ج ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اراده خود را مبنی بر استرداد کامل دعوای تقدیمی اعلام می دارم.

ج) (برای استرداد بر اساس بند ج ماده ۱۰۷ – صرف نظر کلی):
نظر به اینکه مذاکرات اصحاب دعوا در تاریخ [تاریخ ختم مذاکرات] خاتمه یافته است و پیش از صدور رأی، اینجانب خواهان به کلی از دعوای خود و هرگونه مطالبه در این خصوص صرف نظر نموده ام، بدین وسیله و با استناد به بند ج ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، اراده خود را مبنی بر سقوط دائمی حق طرح این دعوا اعلام می دارم.

لذا از محضر محترم دادگاه تقاضا دارم دستور فرمایید نسبت به صدور قرار [بسته به انتخاب شما: رد دعوا / سقوط دعوا] اقدام مقتضی مبذول فرمایند.

با تشکر و احترام فراوان
[نام و نام خانوادگی خواهان / وکیل خواهان]
[امضا]
[تاریخ]

جمع بندی: استرداد، ابزاری هوشمندانه در دادرسی

در پیچ و خم های دادرسی حقوقی، استرداد درخواست می تواند همچون یک سوپاپ اطمینان عمل کند؛ ابزاری هوشمندانه که به خواهان امکان می دهد تا در مواجهه با شرایط متغیر، مسیر پرونده خود را بازبینی و در صورت لزوم، تغییر دهد. در طول این مسیر، با یکدیگر به عمق مفهوم «استرداد درخواست یعنی چه» پرداختیم و دریافتیم که این عبارت، شامل دو بخش حیاتی «استرداد دادخواست» و «استرداد دعوا» است که هر یک مهلت ها، شرایط و از همه مهم تر، آثار حقوقی منحصر به فردی دارند.

مرور دقیق ماده ۱۰۷ قانون آیین دادرسی مدنی، به ما آموخت که هر مرحله از استرداد، با یک قرار خاص (ابطال دادخواست، رد دعوا یا سقوط دعوا) همراه است و پیامدهای آن، می تواند از امکان طرح مجدد دعوا تا از دست دادن دائمی این حق متغیر باشد. دیدیم که نحوه و مراحل عملی استرداد، از نگارش لایحه های دقیق گرفته تا اعلام شفاهی در جلسات دادگاه، نیازمند آگاهی و دقت است و نقش وکیل در این میان، برای تضمین صحت اقدامات، پررنگ تر می شود.

در نهایت، اهمیت درک تفاوت های ظریف حقوقی و انتخاب صحیح در زمان مقتضی، غیرقابل انکار است. تصمیم گیری برای استرداد درخواست، هرگز نباید شتاب زده باشد، بلکه باید با سنجش تمام جوانب، بررسی دقیق شرایط و حتماً با بهره گیری از مشاوره و راهنمایی یک وکیل یا مشاور حقوقی متخصص صورت گیرد. این تصمیم، می تواند فرصتی دوباره برای احقاق حق باشد، یا در صورت بی دقتی، به از دست رفتن دائمی یک حق بیانجامد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "استرداد درخواست چیست؟ | معنی و مفهوم جامع آن" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "استرداد درخواست چیست؟ | معنی و مفهوم جامع آن"، کلیک کنید.