به گزارش نشر روز از اصفهان، «لیلا وقتی از تصمیم من با خبر شد اولش قبول نمی کرد و بعد هم چند باری ازم پول گرفت اما وقتی دید من برای قطع رابطه با او مصمم هستم با عصبانیت گفت: تو حق نداشتی با احساسات من بازی کنی، نتیجه اش را می بینی!»
اینها بخشی از صحبت های مرد جوانی است که به مرکز مشاوره آرامش پلیس اصفهان مراجعه کرده بود، وی در ارتباط با مشکلاتی که زندگی وی را در آستانه از هم پاشیدن قرار داده است، برای مشاور این مرکز این گونه تعریف می کند: زندگی خوب و شیرینی با همسرم داشتم، نیلوفر، زنی قانع بود و با دار و ندارم می ساخت، آنقدر ما خوشبخت بودیم که نقل زندگی ما ورد زبان همه فامیل و آشنایان شده بود؛ از زمانی که گوشی هوشمند برای خودم خریدم به یک باره همه چیز تغییر کرد. تازه داشتم کار با تلگرام و اینستاگرام و شبکه های اجتماعی دیگر را یاد می گرفتم وقتی که به منزل می آمدم می رفتم سراغ گوشی و مدام سرم توی گوشی بود و نیلوفر هم از این بابت ناراحت بود اما به رویم نمی آورد و چیزی نمی گفت.
وی با بیان اینکه وابستگی من به فضای مجازی روز به روز داشت بیشتر می شد، تا اینکه چند ماه پیش در یک گروه مجازی با دختری خوش تیپ و جوان به نام لیلا آشنا شدم، صحبت های ما از مسایل روز شروع و بالاخره به حرف های عاشقانه ختم شد، اضافه می کند: او درباره زندگی خصوصیم ازمن پرسید، گفتم متاهلم و پنج سال است که ازدواج کردم و بعد هم از خوبی های همسرم برایش تعریف کردم.
وی ادامه ماجر را چنین شرح می دهد: رابطه من و لیلا هر روز بیشتر و بیشتر می شد تا اینکه روزی به خودم آمدم و دیدم بدجوری به او وابسته شدم و اگر به این رابطه ادامه دهم ممکن است مشکلاتی برایم پیش بیاید و زندگیم را از دست بدهم به همین خاطر تصمیم گرفتم به این رابطه پایان ببخشم، لیلا وقتی از تصمیم من با خبر شد اولش قبول نمی کرد و بعد هم چند باری از من پول گرفت اما وقتی دید تصمیم من برای قطع رابطه با او قطعی است با عصبانیت گفت: تو حق نداشتی با احساسات من بازی کنی و دو باره تهدید کرد و گفت: نتیجه اش را می بینی!!
مرد جوان اضافه می کند: بالاخره چند روز بعد لیلا انتقامش را گرفت و به منزلم آمد و ماجرای رابطه من با او به همراه تصاویری که از من داشت را به همسرم نشان داد، من با داد و فریاد او را از خانه بیرون کردم و به او گفتم که اگر یک بار دیگر این طرف بیایی به جرم مزاحمت تو را تحویل پلیس می دهم!؛ بعد از رفتن لیلا، وقتی به داخل خانه برگشتم، نیلوفر را دیدم که مثل آدم های بهت زده به من خیره شده بود و هیچ چیزی نمی گفت، با فریاد گفتم، تو که حرف های این زن دروغگو را باور نکردی، نه؟! دیگر بی فایده بود، نیلوفر که با همه دار و ندار من ساخته بود، حالا من دست مزد زندگی عاشقانه اش در تمام این سال ها را با خیانت داده بودم.
وی ادامه می دهد: از آن روز به بعد نیلوفر روزه سکوت گرفته و هیچ حرفی با من نمی زند، یکی دو بار خواستم از او معذرت خواهی کنم اما هر بار او حاضر نشده حرف هایم را گوش کند! نمی دانم چه کنم دلم می خواهد با او صحبت کنم و بگویم که اشتباه کردم و ناخواسته اسیر فضای مجازی شدم اما اجازه این کار را به من نمی دهد، زندگی برایم عذاب آور شده و هرروزی که به منزل می آیم دارم شکنجه می شوم و دیگر طاقت این همه بی توجهی را ندارم ….
بی هدف وارد فضای مجازی نشویم
در این ارتباط خانم جعفری کارشناس ارشد رواشناسی عمومی مرکز مشاوره آرامش پلیس اصفهان در این خصوص اظهار کرد: داستانی که از نظرتان گذشت اتفاقی واقعی بود که از سوی یکی از مراجعان به مرکز مشاوره آرامش پلیس اصفهان مطرح شده بود؛البته این داستان ممکن است برای هر کس دیگری هم اتفاق بیفتد چرا که همه ما در معرض ارتباط های نامتعارف در شبکه های اجتماعی هستیم و کوچکترین لغزش ما در این فضا می تواند زندگیمان را نابود کند.
وی افزود: فضای مجازی بسیار جذاب، گمراه کننده و خطرناک است و احتمال اینکه فرد در آن محو شود و حتی به آن اعتیاد پیدا کند وجود دارد و باید با آگاهی از این فضا و شناخت آن و آدم هایی که در آن خود نمایی می کنند وارد این فضا شویم.
کارشناس ارشد روانشناسی عمومی تاکید کرد: افرادی که بی هدف وارد فضای مجازی می شوند، بی شک دچار آسیب خواهند شد، چون شرایط و جذابیت های ظاهری، فریبنده و فوق العاده این فضا آنها را به سویی سوق می دهد که اصلاً فکرش را هم نمی کنند.
وی ادامه داد: وقتی وارد فضای مجازی می شویم چون ارتباط چهره به چهره وجود ندارد پشت ماسکی که چهره داریم بسیاری از چارچوب ها را ممکن است نادیده بگیریم و در این شرایط ارتباط ها راحت تر و حتی بی پرده برقرار می شود، در چنین وضعیتی اعتماد به نفس کاذبی پیدا می کنیم، خود واقعی مان را فراموش کرده و پس از ریختن قبح یک سری موضوعات ممکن است درگیری های ذهنی، فکری و عاطفی زیادی برای خودمان درست کنیم.
کارشناس مرکز مشاوره آرامش بیان داشت: با این شرایط طرف مقابل نیز چون چهره واقعی ما را نمی بیند آن طوری که خودش دوست دارد ما را تصور می کند و این نیز می تواند شدت آسیب را بیشتر کند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "«انتقام لیلا» در روایت کارشناس مرکز مشاوره پلیس اصفهان" هستید؟ با کلیک بر روی استان ها، اگر به دنبال مطالب جالب و آموزنده هستید، ممکن است در این موضوع، مطالب مفید دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "«انتقام لیلا» در روایت کارشناس مرکز مشاوره پلیس اصفهان"، کلیک کنید.